برای چالش قاب دلخواه، آریگاتو گربه-سان. ^_^
منم از سانشاین و اورنجی و تالاریا دعوت میکنم.~
اولش فکر کردم که، هی! ناممکنه بتونم یجای خوب پیدا کنم. باید از ماریمو (1) عکس میذاشتم یا کافه مدی(2)؟ از کتابخونه که تک تک کتابهای معدودش مثل سلولهام به پوستم چسبیدن یا پنجره که یکم از آسمون رو بهم هدیه داده؟
روی میز تحریرم نشستم و نگاهشون کردم. به بیرون خونه، به گلهای مامانم و انبههایی که کاشتم و گذاشتم پشت پنجره آشپزخونه فکر کردم.
و در آخر رسیدم به یکی از گنجهام، تابلو کائناتم(3).
پشت درِ کمد دیواریه، تو عکس یه تابلوی نقاشی که خیلی وقت پیش کشیدمش رو میبینین که روی دیوار پشتش نصب شده.
فکر میکنم حدود هفت سال پیش بود که با خواهرم ساختیمش ولی خواهرم فقط دو روز دووم آورد و من این سالها نگهش داشتم. چیزهای مختلفی اونجاست، آرزوهام، تکه کاغذایی که دوست داشتم، چند نفر از کسایی که دوست دارم و تعدادی یادگاری. این قاب بیانگر همه چیزهاییه که میخوام و خلاصه کوچیکی از داشتههای دوستداشتنی گذشتمه.
من یجورایی بهش باور دارم، ادعام اینه که آدم علمم و نباید به خرافات باور داشته باشم ولی به عنوان همون آدم علم باور دارم که چیزهایی وجود دارن ورای درک حسهای پنج گانه ما. پس آره، من فکر میکنم که کار میکنه. خیلی از گنجهای دیگهای که الآن دارم رو مدیون این تابلو میدونم.
1. Marimo moss ball یه گیاهِ بی ریشه است. اگه سرچ کنید ممکنه شبیه خزه به نظر بیاد، ولی اگه بیشتر تحقیق کنید میفهمید که از خونواده اونها نیست. مدیون تابلو کائناتم میدونمش.
2. اسم میز دونفرهای که وسط اتاقم دارم و دلم میخواد مثل یه کافهچی توش میزبان خودم و دوستام باشم. ^^ و اینم مدیون تابلو کائناتمام.
3. تابلو کائنات در اصل قراره یه مجموعه از آرزوها و اهداف یه فرد باشه تا یجورایی کمک کنه که بهشون برسیم. یکی از مشتقات قانون رازه که یه مدت خیلی مد شده بود. تابلو کائنات من کلا مجموعهای از چیزهای مختلفیه که همشون دور تایم لاین من میگردن. :)