۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «BtoB» ثبت شده است

خرابات

هروقت احساس میکنم تو یه مورد خاص حداقل یکم خوبی مونده، اونم خراب میشه و اسمون رو فرق سرم فرود میاد. دیگه هیچی نمونده. از دیروز تا حالا مخصوصا، گمون میکنم اون دیگه ضربه اخر بود. همه چی مشخصه، من جام اینجا نیست. برخلاف ملت که فکر میکنن امیده که باعث شده تا حالا کار قطعی نکنم، چیزی که مانعم میشه ترسه. دیگه دید بچگیامو به مذهب ندارم ولی بازم از انجام عملی که خودخواسته منو به اون نقطه برسونه میترسم. از اون لحظه های اخر میترسم. کاش نمیترسیدم چون این فقط کارمو سختتر میکنه.

هیچ نقطه سفیدی نمیبینم. نه الان نه اینده نه قبلا. انگار هیچوقت هیچی تو زندگیم خوب نبود. انگار یه چاهه که وقتی میخوام برم بالاتر، زمین میخورم و عمیقتر فرود میام. هیچی ندارم. دستام خالی ذهنم خالی قلبم خالی. نه هدف و نه ارزو. نه انگیزه و نه هیچی.‌

دارم همه چیو خراب میکنم. زدم زیر کلاسم، کارای دانشگاه انقد روهم موندن که کپک زدن. با همه بچه های کلاس بد حرف زدم و همشونو شستم و خفه کردم. الان همشون با من لجن. کانالمم پاک کردم. دیلیت دیلیت. اون دکمه قرمزه. وبلاگ قبلیمم پاک کردم. اپ اینستا رو هم پاک کردم. باید همینطوری خورد خورد چیزای مربوط به خودمو پاک کنم تا برسم به خودم. اینطوری بهتره. کم کم ترسم میریزه. 

نه که بگم اینا تقصیر ادماست، نه. من به درد زندگی نمیخوردم. ولی بازم اعتراف میکنم که مطمئنم تا اخر ازشون دلخور میمونم. حق داشته باشم یا نه، احساساتمو نمیتونم کنترل کنم. نگاه من به اینده نیست، به گذشته نیست، هدف من چیزیه که وقتی نگاه نکنم، وقتی چشمام بسته بشن به دست میاد.

Don't spread, you're gone, the grains of sand in your hand
Even if I run to you following the light, you leave again
Just a nasty joke to you
Left alone, another lonely night
I'm dying to find you in the desert like a mirage

Don't spread, you disappear, the grain of sand in your hand
Even if I run to you following the light, you leave again
I don't care if I can see you like a dream, no matter
Looking for you, uh, a mirage in thе desert
A mirage in thе desert, a mirage in the desert

 

Btob 4u - mirage

    Take over the Moon

    چند تا از دریم کچرهایی که درست کردم، دفعه بعد از دریم کچرهایی عکس میذارم که شکل ماه بافتمشون^^

     

                   

     

     

     

    گلدوزی برزیلی هم میکنم. گل هاش برجسته ان، تو عکس خوب نیفتاده. کیف های نمدی هم درست میکنم، این یکی رو برای قلم نوریم، مارس، دوختم. چند تا قشنگتر هم هست، بعدا عکساشون رو میذارم^^

     

             

     

     

    عکس اسکرپ بوک اکسو هم به درخواست دوستان:))

    اسکرپ بوک های دیگه ام دفعه بعد. دفتر انیمه و دفتر درمان و اینا =))

  • ابرها [ ۶ ]
    • سه شنبه ۲۲ بهمن ۹۸

    دختری با کت بلند آبی روشن

    من یه دختر با کت بلند آبی روشن و شالگردن پهن خاکستری ام. کلی چیز هست که میخوام یاد بگیرم و بقیه عمرم رو دارم که برای این یاد گرفتن ها خرج کنم. کلی احتمالات خوب جلوی پام قرار گرفته و قراره بگیره، و دوست داشتنی ترین لپ تاپ، هدفون، هارد و قلم نوری دنیا رو دارم. اسماشون به ترتیب اورانوس، هرمس، حلقه زحل و مارسه. میتونم به اکسو و بی‌توبی عزیزم گوش بدم و برم دنبال چیزایی که دوست دارم.
    من خوشحال و خوش بختم و در ضمن، امتحان امروزم رو هم بدون اینکه برای خوندنش تلاش خاصی بکنم بیشتر از بیست میشم.ヽ(*⌒∇⌒*)ノ

  • ابرها [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۲ بهمن ۹۸

    And let's dance through all night

    این موزیک کره‌ایه. من عاشقشم. عاشق اینم که چطور آروم شروع می‌شه و با سروصدا تموم می‌شه. عاشق اسمشم. عاشق دودودورودادای وسطشم. عاشق اینم که منو یاد دخترای موکوتاه با دامن های تا وسط ساق پا میندازه. منو یاد رژ قرمز میندازه و ادمای تو فکرم باهاش میرقصن. 
    برای همین میذارمش اینجا.

    BtoB - Blue Moon

  • ابرها [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۴ دی ۹۸
    اگه من رو می‌شناسید، نخونید.
    این‌جا برای روحیه همه بده.